چهارم آذر رور فراموشنشدنی در تاریخ این مرز و بوم و جنگ تحمیلی است که نماد مظلومیت و اقتدار مردمی است که جانانه تا آخرین قطره خون خود مقاومت کردند و ذرهای از خاک پاک کشورشان را از دست ندادند.
به نقل از خبرگزاری تسنیم در اندیمشک، یکی از بزرگترین و طولانیترین حملات هوایی طی سالهای دفاع مقدس، بمباران هوایی اندیمشک در 4 آذر 1365 بود.
در این روز، 54 فروند هواپیمای بعثی برای مدت یک ساعت و 45 دقیقه، شهرستان اندیمشک را مورد بمباران هوایی قرار دادند و حدود 300 تن شهید و بیش از 700 تن مجروح شدند.
چهار آذر 65 روزی بود که آتش و سرب بر سر اندیمشک قهرمان باریدن گرفت و فصلی دیگر از پایمردی مردم اندیمشک رقم میخورد. جغدهای شوم به کبوتران سپید هجوم آوردند و پس از یک ساعت و سی دقیقه، سروصداها رفته رفته کم میشود و آخرین هواپیما تن فرسودۀ شهر را زیر آتش مرگبار خویش قرار میدهد.
اوضاع شهر دلخراش است، صدای گریه مردم، صحنههای تکاندهنده بمباران، جسدهای کنار خیابان، قطعات جداشده از بدن و گوشتهای چسبیده به دیوارها دل هر شاهدی را به درد میآورد.
آوارهای فروریختهشده، نسترنهای خونآلود را گرفتار ساخته است و حکایت از پرپر شدن شقایقهای عاشق بیشماری است که با خون خود اندیمشک قهرمان را رنگین ساختهاند و صدای آمبولانسهایی که لحظهای قطع نمیشود و فضای شهر را سنگینتر میکند
حسن پاپی از شاهدان عینی واقعه در گفتگو با خبرنگار تسنیم در اندیمشک میگوید: در ساعت 11 و نیم صبح روز 4 آذر 1365 در آسمان اندیمشک تعدادی هواپیمای نقرهایرنگ دیدم و تعدادی هواپیمای طوسیرنگ پایینتر از آنها وجود داشت.
وی در ادامه افزود: هواپیماهای نقرهایرنگ برای بمباران پدافندهای ضدهوایی عمل میکرد و هواپیماهای طوسیرنگ هرکدام تعدادی راکت بههمراه داشتند و شروع به بمباران مناطق شهرستان اندیمشک از جمله راهآهن، لوانتور، پشتبازار و خیابان سینا کردند در همین حین خلبان یک هواپیما هم بهدلیل تمام شدن سوخت، در منطقه پل بالارود، ایجکت و هواپیما را رها کرده از هواپیما خارج شد.
پاپی گفت: شهید عزتالله حسینزاده از رزمندگان اندیمشکی بود که همیشه در مناطق عملیاتی حضور داشت ولی زمانی که برای کمک به مجروحان، از جبهه به اندیمشک برگشته بود، شهر مورد هجوم حمله 54 هواپیمای دشمن بعثی قرار گرفته بود و به خیل همرزمان شهیدش پیوست.
رضا لطفینژاد، از رزمندگان دفاع مقدس میگوید: اندیمشک، گلوگاه استان بود و بهدلیل حضور پادگانهای مهم نظامی در اطراف آن، بیمارستان شهید کلانتری و شهید بهشتی، راهآهن سراسری و پشتیبانی از جبهه و حضور فرزندانش در جبههها، دشمن بعثی را بهشدت عصبانی کرده بود.
وی افزود: زمانی که هواپیما سوخت تمام کرده بود این هواپیما اطراف بیمارستان شهید کلانتری میچرخید بهنحوی که احتمال میدادیم قصد بمباران این بیمارستان را دارد ولی در منطقه بالارود، خلبان این هواپیما اجکت کرد.
این رزمنده دفاع مقدس گفت: بنده با توجه به اینکه دورههای بهیاری دیده بودم در بیمارستان به مجروحین امدادرسانی میکردم و صحنههای عجیب و دردآوری را میدیدیم که با کلمات قابل وصف و بیان نیستند که آدم را به یاد واقعه کربلا میاندازد.
وی در پایان ابراز کرد: رژیم بعثی بهدلیل نزدیکی کوت مرکز استان واسط عراق به شهرستان اندیمشک این شهر را برای سوختگیری جنگندههایش انتخاب کرده بود و این هواپیماها میرفتند و دوباره برمیگشتند و بمباران خود را ادامه میدادند.
علی عیسینَمی از شاهدان عینی و خبرنگاران حاضر در فاجعۀ بمباران هوایی اندیمشک میگوید: در روز چهارم آذرماه 1365 وقتی اندیمشک را مورد هجوم قرار دادند؛ به این نیت که از این فاجعه، خبری مخابره کنم در محل بمباران حضور یافتم و حمله هوایی رژیم بعث آنچنان غیرانسانی و دلخراش بود که کار خبر را فراموش کردم و مانند هر انسان دیگری که در محل بود به کمک مجروحان و حمل پیکر شهدا پرداختم.
وی افزود: حدود یک ساعت از حضورم در محل گذشته بود که آخرین هواپیماها در حال بازگشت بودند که راکتی به زمین اصابت کرد و در نزدیکی بنده منفجر شد و پایم بهشدت جراحت برداشت و برای مداوا به بیمارستان شهید کلانتری اعزام شدم.
این شهروند اندیمشکی اضافه کرد: وقتی رژیم بعث دست به چنین جنایتی زد، بنده تصور میکردم که ممکن است کسی از جزئیات این حمله آگاه نشود و به این فکر افتادم که از بیمارستان خبر را مخابره کنم و از پرسنل بیمارستان تلفنی در اختیار من قرار دادند و من بهواسطه دوستانم توانستم این خبر را برای روزنامههای کیهان و جمهوری اسلامی گزارش بدهم و همان روز در صفحه نخست آنها به چاپ رسید.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: متأسفانه باتوجه به اینکه این بمباران پس از جنگ جهانی دوم بیسابقه بوده است رسانهها خیلی کم به آن پرداختهاند و ضرورت دارد که این حمله هوایی به ثبت ملی برسد و این موضوع یکی از مطالبات جانبازان، ایثارگران و اقشار مختلف مردم مقاوم اندیمشک است.
به گزارش تسنیم، بدون شک اگر این حادثه در هر کجای دنیا رخ میداد، رسانهها و مردم آن را تبدیل به سَمبل مقاومت و ایستادگی میکردند و چنان به آن میپرداختند که هیچگاه فراموش نشود، اما متأسفانه پس از گذشت حدود سی و چهار سال از این حادثه، این مقاومت بینظیر جایی در تقویم رسمی کشور ندارد و انتظاری که مردم اندیمشک، شهدا، جانبازان و بازماندگان این حادثه از مسئولین دارند، ثبت این حادثه در تاریخ رسمی کشور است.
گزارش از محمدحمید ذوالفقاری
انتهای پیام/