بیژن سلطانی زاده : تبیین روش های مقابله با جنگ نرم و نفوذ، در قرآن کریم است. دشمن با جنگ نرم و نفوذ فکری و فرهنگی، در صدد تغییر اندیشه و تفکر جامعه¬ هدف است تا حلقههای فکری و فرهنگی آن را سست کند و با بمباران خبری و تبلیغاتی، در نظام سیاسی ـ اجتماعی […]
بیژن سلطانی زاده : تبیین روش های مقابله با جنگ نرم و نفوذ، در قرآن کریم است. دشمن با جنگ نرم و نفوذ فکری و فرهنگی، در صدد تغییر اندیشه و تفکر جامعه¬ هدف است تا حلقههای فکری و فرهنگی آن را سست کند و با بمباران خبری و تبلیغاتی، در نظام سیاسی ـ اجتماعی حاکم، تزلزل و بیثباتی پدید آورد (ماهپیشانیان، 1387). جنگ نرم، اقداماتی است که دگرگونی در هویت فرهنگی و الگوهای فکری و رفتاری مورد قبول یک نظام سیاسی را به دنبال دارد (ر.ک: نائینی، 1387). بنابراین، طیف وسیعی از اقدامات: از جنگ رایانهای و فعالیتهای اینترنتی تا راهاندازی شبکههای رادیویی و تلویزیونی و شبکهسازی در فضای مجازی، نفوذ در ارکان فکری و فرهنگی…، ذیل عنوان جنگ نرم میگنجد.
با گسترده شدن رسانه¬ها و سرعت فضای تبادل اطلاعات، جنگ نرم به پدیده¬ای تبدیل شده که یک کشور (مهاجم) بیآنکه به جنگ نظامی با کشور دیگر بپردازد می¬تواند آن را دچار فروپاشی کند. اینگونه تغییرات، بهطور معمول از زیرساخت¬ها و شبکه¬های تولید و توزیع اندیشه¬ها و هنجارها، بهخصوص حوزه¬های آموزشی، فرهنگی و رسانه¬ای آغاز می¬شود، یعنی عرصه¬هایی که بهطورمعمول خارج از گسترة دیدِ نظارت سازمان¬های اطلاعاتی سنتی قرار دارد. به عبارت دیگر، جنگ نرم، نوعی از تهدید است که با هدفِ “تحمیل اراده بر حریف”، از رهگذر تصرف دل(گرایش) و عقل(بینش) عمل میکند، بهگونهای که مخاطب، آن را به صورت باور و الگوی فکری ـ رفتاری خود میپذیرد.
جنگ را به لحاظ ماهيت و سير تاريخي می¬توان به سه جنگ “سخت، نیمهسخت و نرم” تقسيم کرد: “جنگ سخت”(در دوره استعمار کهن)، عبارت است از: اعمال قدرت نظامي براي تحميل اراده و تأمين منافع. “جنگ نيمه سخت”(در دوره¬ استعمار نو)، عبارت است از: اعمال قدرت سيستم سياسي- امنيتي، برای در دست گرفتن بخش حكومت و سياست در يك كشور، و در جهت تحميل اراده و تأمين منافع. به عبارت دیگر، جنگ نيمهسخت، متكي بر كاربرد سيستم اطلاعاتي- امنيتي و نفوذ در دولتهاست كه روش آن تركيبي (سخت-افزارانه- نرمافزارانه) است. “جنگ نرم”، عبارت است از: اعمال اراده و تأمين منافع نظام سلطه، بدون منازعه و از طريق اشغال انديشه و الگوهاي رفتاري همهجانبه يك كشور. جنگ نرم، متكي بر روشهاي نرمافزارانه، نامحسوس و تدريجي است. اين نوع جنگ بدون عكسالعمل فيزيكي بوده و نوعي اشغال همهجانبه، نامرئي و پايدار تلقي ميشود. در این جنگ، عرصههاي مختلف اجتماعي (فرهنگي، اقتصادي و سياسي)، از طريق تحميل فرهنگ، انديشه و الگوهاي رفتاري نظام سلطه به اشغال كامل درميآيد. ظهور جنگ نرم، مربوط به دوره استعمار فرانو يا جهانيسازي فرهنگ ميباشد (ر.ک: نائینی، 1388؛ منصوري، 1385، ص54). سرانجام، جنگ نرم، سلطه كامل در ابعاد سهگانة حكومت، اقتصاد و فرهنگ است كه از طريق استحاله الگوهاي رفتاري در اين حوزهها و جايگزيني الگوهاي رفتاري مهاجم محقق ميشود.
مقام معظم رهبری در دو دهه اخیر، مهمترین راهبرد دشمن علیه جمهوری اسلامی را جنگ نرم معرفی کردهاند. ایشان در این مورد، با هدف شناخت بیشتر جامعه و نخبگان، جنگ نرم را به خوبی تبیین فرمودهاند:
1. جنگ نرم، یک تهاجم فرهنگی، بلکه یک شبیخون، غارت و قتل عام فرهنگی است (22 تیر 1371).
2. جنگ ارادهها و عزمها، سیاستها و تدبیرهاست (23 اسفند 1378).
3. جنگ نرم، یعنی ایجاد تردید در دلها و ذهنهای مردم (4 آذر 1388).
4. جنگ نرم، یعنی جنگ به وسیله ابزارهای فرهنگی و پیشرفته امروزی (4 آذر 1388).
5. جنگ نرم، یعنی جنگ به وسیله نفوذ، دروغ و شایعهپراکنی (4 آذر 1388).
6. جنگ نرم، یعنی تهاجم به مرزهای ایمانی، عقیدتی و فرهنگی (22 اردیبهشت 1388).
7. جنگی است برای ناامید ساختن مردم از مبارزه (15 اردیبهشت 1372). از این تعاریف می¬توان نتیجه گرفت که:
الف) جنگ نرم، یک اقدام تعمدی و تدبیر شده است؛ ب) هدفش تأثیرگذاری بر “دل و ذهن”، “باور و ارزش” و ایجاد خدشه در مرزهای ایمانی، عقیدتی و فرهنگیِ مورد قبول کشور هدف است؛ همچنین دگرگونی هویت فرهنگی و ناامید ساختن مردم از مبارزه و نظام سیاسی است؛ ج) شیوه آن، نفوذ، دروغ و شایعهپراکنی است، که از ابزارهای فرهنگی و پیشرفته¬ امروزی (اینترنت، شبکه¬های اجتماعی، ماهواره، سینما و…) بهره می¬گیرند.
2. ضرورت و اهمیت بحث
دشمنان بشریت، در طول تاریخ، به ویژه امروز، برای محو ارزش¬های انسانی و الهی، شکست روحیه آزادگی و استکبارستیزی، لحظه¬ای درنگ نکردند، از اینرو، بایسته است تا راه¬های هجوم به اهداف دشمن و راهکار¬های مقابله با ترفندهای شیطانی آنها از منظر قرآن کریم شناخته شود، تا جبهه حق بتواند به حیات خود ادامه دهد و نقش تاریخی خود را در جهان معاصر ایفا کند. مقام معظم رهبری، آرایش تهاجم فرهنگی دشمن را علیه انقلاب بسیار خطرناک معرفی کرده، خطر آن را “برابر با جنگ نظامی” معرفی میکنند (دفتر نشر مقام معظم رهبری، 1389). همچنین ایشان معتقدند: «امروز فوریترین هدف دشمنان، تسخیر پایگاههای فرهنگی در کشور است» (پیام کنگره جامعه اسلامی دانشجویان، 1380). در اینجا به چند مورد از مهمترین بیانات معظمله در ارتباط با ضرورت و اهمیت جنگ نرم اشاره میشود:
«من یک وقت گفتم اینها دارند شبیخون فرهنگی میزنند. این راست است و خدا میداند که راست است، بعضی نمیفهمند، یعنی صحنه را نمیبینند. کسی که صحنه را میبیند ملتفت است که دشمن دارد چه کار میکند و میفهمند که شبیخون است و چه شبیخونی هم هست!» (15 اردیبهشت 1372؛ 23 مهر 1380).
همچنین فرمودند:
«وقتی انسان، تجهیز، صفآرایی، دهانهای با حقد و غضب گشوده شده و دندانهای با غیظ فشرده شده علیه انقلاب، امام خمینی(ره) و آرمانهای نظام اسلامی را میبیند، وجود جنگ نرم را باور میکند، هر چند ممکن است عدهای اینها را نبینند» (14 مهر 1388؛ 28 اسفند 1377).
3. اهداف جنگ نرم
در یک نگاه، انسان دارای سه ساحت وجودی است: الف) بینش: بُعد شناختی(علم و ادراک)؛ ب) گرایش: بُعد عاطفی(میل و انگیزش)؛ ج) کُنش: بُعد رفتاری. ابعاد سه¬گانه عقل، عاطفه و اراده، در تعامل و تأثیر متقابل با یکدیگرند، به این معنا که بُعد شناختى، در ساحت عاطفى و ارادى تأثیر مستقیم دارد، و بُعد عاطفى و ارادى نیز، ساحت شناختى و معرفتى انسان را متأثر می¬سازند؛ از این¬رو، برخی بر این باورند که: رفتارهاى ارادى انسان که در زندگى روزانه انجام میشود، نشئت گرفته از “اراده” اوست، و تا زمانی که اراده انسان تحریک نشود، کار و فعالیتى در خارج صورت نمیپذیرد (ر.ک: شیخ اشراق، 1375، ج4، ص208 و طوسی، 1375، ج2، ص423)؛ و اراده انسان نیز تحت تأثیر بُعد عاطفى و شوقى او است، انسان تا نسبت به کارى اشتیاق و رغبت نیابد، ارادهاش نسبت به آن برانگیخته نمیشود، اشتیاق و جنبه عاطفى انسان نیز، متأثّر از بُعد شناختى و باورهاى اوست. بنابراین، انسان تا زمانى که نسبت به یک عمل، ارزیابى شناختى نداشته و به جنبههاى مثبت و سودمند آن آگاه نشود، نسبت به آن کار، اشتیاق و علاقهاى نشان نمیدهد و در نتیجه، اراده او نسبت به آن کار تحریک نمیشود و به دنبال آن، کارى در خارج صورت نمیگیرد (ر.ک: طباطبایى(بیتا)، صص121 و 122). از اینرو، تغيير و دگرگوني در هر يك از آنها مي¬تواند در دو چيز ديگر نيز تغيير ايجاد كند، و جنگ نرم، در صدد تغییر همه ساحت¬های وجودی انسان است، چرا که جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که هدف اصلی آن، تأثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات، ترجیحات و رفتار دشمن است، به نحوی که در جهت تأمین مقاصد و اهداف ملی مهاجم باشد.